معتاد قهار چگونه به بالش فروش میلیاردر تبدیل شد؟! (داستان واقعی)
مایک لیندل اکنون به عنوان یک مولتی میلیونر مشهور شناخته می شود اما زمانی نه چندان دور او یک معتاد قهار بود.
به گزارش ترک باما، داستان زندگی «مایک لیندل» مولتی میلیونر آمریکایی می تواند برای معتادان در سراسر جهان الهام بخش باشد چرا که او از اعتیاد پلی به سوی موفقیت ساخته است.
این مولتی میلیونر و فوق ستاره دنیای تجارت، امپراتوری خود که با برند MyPillow شناخته می شود را در سال 2004 ایجاد کرد. او این کار را در حالی انجام داد که به مواد مخدر معتاد بود. وی می گوید: “مردم همیشه می گویند که تاسیس این شرکت آن هم به دست کسی که معتاد بوده یکی از بزرگترین معجزات است.”
رها کردن دانشگاه و اخراج از کار
او در حال حاضر دیگر یک معتاد قهار نیست چرا که بیش از هشت سال است که پاک از مواد مخدر و الکل بوده اما مسیر او به سوی ثروت و موفقیت یک سفر طولانی و عجیب است. لیندل روایت خود از سرگذشتش را این گونه آغاز می کند: در سال 1979، من برای مدتی کوتاه به دانشگاه مینه سوتا رفتم در حالی که دو شغل داشتم. احساس میکردم که دارم وقتم را در آن دانشگاه تلف میکنم.
او مدرسه را رها کرد و به کار در هر دو شغل، از جمله یکی در یک فروشگاه مواد غذایی ادامه داد. لیندل گفت: «در واقع به زودی از آن فروشگاه مواد غذایی اخراج شدم. او با مدیر فروشگاه درگیر شد، اما معتقد است که همان مدیر روحیه کارآفرینی او را جرقه زد. مدیر فروشگاه به او گفته بود: «خب، مایک، اگر اینجا را دوست نداری، شاید روزی شرکت خودت را پیدا کنی.»
قالیشویی و پرورش خوک!
در دهه 80، او مواد مصرف می کرد اما هنوز یک معتاد قهار نشده بود. لیندل سعی می کرد از راه های مختلف پول دربیاورد. او پس از آبگرفتگی آپارتمان خواهرش، یک تجارت قالیشویی را راه اندازی کرد.سپس سعی کرد به عنوان یک قمارباز حرفه ای در لاس وگاس درآمد کسب کند اما این کار همیشه خوب پیش نمی رفت. لیندل به یاد می آورد: «به یاد دارم که در یکی از کازینوهای بزرگ مشغول قمار بودم. فکر می کردم که آنها در حال فریب دادن من هستند. با رئیس کازینو صحبت کردم و گفتم آنها در بازی کلک می زنند اما ” چند تا گردن کلفت دور میز آمدند و مرا از جا بلند کردند و از در کازینو به بیرون پرت کردند! ”
سرمایه گذاری تجاری دیوانه وار بعدی لیندل تلاش برای پرورش خوک بود. او به جنوب آمریکا رفت و یک در یک آغل پرورش خوک راه انداخت آن هم در یک منطقه مسکونی! متاسفانه تجارت خوک هم برای او آمد نداشت. لیندل می گوید: «بازار گوشت خوک ناگهان فرو ریخت و من همه چیزم را از دست دادم. این ورشکستگی مصرف مواد او را شدت بخشید و او در حال تبدیل شدن به یک معتاد قهار بود.
مدتی بعد او شنید که اغذیه فروشیهای سیار در کالیفرنیا گل کرده اند و فروش خوبی دارند. لیندل یک ون خرید و آن را به ساندویچ فروش سیار تبدیل کرد بعد به بزرگترین مرکز تجاری شهر رفت و به زور وارد شد تا رئیس را ببیند و در طول یک هفته آزمایشی برای همه وعده ساندویچ رایگان داد. رئیس آن مرکز به لیندل اجازه داد. او این روحیه جنگنده را دوست داشت.» در نهایت، لیندل شروع به کار به عنوان یک بارمن کرد، و سپس یک کافه را خریداری کرد.
اعتیاد به کوکائین و ایده تولید بالش
وی می گوید: احتمالا این اقدام، ایده خوبی نبود زیرا من در آن زمان دیگر یک معتاد قهار بودم، یک معتاد بسیار سخت کوکائین. آنقدر معتاد بودم که حتی نمی توانستم یک دقیقه کار دیگری انجام دهم ! واضح بود که کافه او با مدیر معتادی که داشت ورشکست شد!
لیندل در تمام زندگی خود با خوابیدن مشکل داشت و هرگز بالش خود را دوست نداشت. او می گوید: وقتی16 ساله بودم و در فروشگاه Supervalu در چاسکا، مینه سوتا، به عنوان یک پسر کیف فروش کار می کردم و با یکی از حقوق های هفتگی ام یک بالش 70 دلاری خریدم. 70 دلار برای یک بالش در سال 1977! چه کسی این کار را در نوجوانی انجام می دهد؟
در سال 2004 ایده MyPillow، ( بالش من) – بالشی که شکل خود را حفظ می کرد – در خواب به ذهن او رسید. «نیمههای شب از خواب بیدار شدم – حدود ساعت 2 بامداد بود – و «بالش من» را در همه جای آشپزخانه و در خانه نوشته بودم.» یکی از دخترانش به طبقه بالا آمد تا یک لیوان آب بیاورد و پرسید: بابا چه کار میکنی؟ لیندل گفت که به او گفت: «من این ایده را برای این بالش دارم. اسمش MyPillow خواهد بود.
لیندل متقاعد شده بود که این رویا از جانب خدا آمده است. او و پسرش دارن، ساعتها صرف بریدن فوم و آزمایش تنظیمات بالش کردند. لیندل از روی خودآموزها یاد گرفت چگونه خیاطی کند. سرانجام او بالش مورد نظر خود را تولید کرد.
یکی از بستگان به لیندل پیشنهاد داد که یک کیوسک در مرکز خرید راه اندازی کند. او 15000 دلار قرض گرفت تا در کریسمس یک کیوسک راه اندازی کند، اما فقط 80 بالش فروخت. با این حال، یکی از خریداران مردی بود که یک نمایش خانگی محلی را در مینیاپولیس اجرا می کرد. لیندل گفت که مرد بسیار تحت تأثیر بالش قرار گرفته بود، او از لیندل دعوت کرد تا به برنامه بعدی بیاید و فروش بالش های او شروع به افزایش کرد.
بی خوابی دو هفته ای بخاطر مصرف کراک
در این زمان لیندل مصرف کوکائین را متوقف کرده بود اما اعتیاد او و رفتارهای معتادگونه اش هرگز به طور کامل از بین نرفت. او اعتراف می کند: « بعد از قطع مصرف کوکائین به کراک معتاد شدم. در این مدت، ازدواج لیندل هم به طلاق انجامید، او خانه خود را از دست داد و تقریباً تجارت خود را هم از دست داد. در مارس 2008، لیندل به مدت دو هفته شبانه روز بیدار بود و کراک مصرف می کرد!
او داستانی باورنکردنی در مورد ساقی اش تعریف میکند؛ ساقی اش به همه خُرده فروشان مواد مخدر سپرده بود تا زمانی که لیندل نخوابد، هیچکس دیگر نباید به این معتاد قهار مواد مخدر بفروشد. با این حال، لیندل آن شب پس از خوابیدن ساقیاش سعی کرد باز هم مواد بخرد و بزند، اما هیچ کس حتی یک سنگ کراک هم به او نمیفروشد!
حتی پس از همه اینها، 10 ماه دیگر طول می کشد تا لیندل واقعاً به پایان خط اعتیاد برسد. در 16 ژانویه 2009، او گفت: «آن شب با خدای خودم راز و نیاز کردم. گفتم :”خدایا، من می خواهم صبح از خواب بیدار شوم و دیگر هیچ وسوسه ای نداشته باشم.” معجزه اتفاق افتاد و او اعتیادش را ترک کرد.
شروع درخشش در کسب وکار
لیندل متقاعد شده بود که خدا برنامههای بزرگتری برای او دارد، زیرا کسبوکارش شروع به پیشرفت کرده بود. تا سال 2011، MyPillow توجه رسانه ها را به خود جلب کرد. یک روزنامه محلی مشخصات لیندل و شرکت را معرفی کرد. روزی که داستان منتشر شد، او به وگاس برگشته بود و دوباره سر میز قمار نشسته بود!
لیندل همیشه تلفنش را تنظیم می کرد که هر بار که سفارشی می آمد زنگ بزند. ناگهان صدای زنگ شنیده شد . او همیشه می گفت : «رویای من این است که (تلفنم) آنقدر زنگ بزند که مجبور شوم آن را خاموش کنم.»
در آن لحظه تلفن دیوانه وار شروع به زنگ زدن کرد. لیندل گفت: «هنوز وقتی در مورد آن صحبت میکنم دچار غرور میشوم. من در آن روز به اندازه نصف سال بالش فروختم!
به زودی لیندل وارد کار آگهی و تبلیغات شد و شروع به انتشار تبلیغات چاپی کرد. سپس رویای دیگری داشت: تولید آگهی تجاری. اما حتی آن تلاش نیز مسیر عجیب خود را برای موفقیت داشت. شب قبل از اولین ضبط، تهیهکنندگان دریافتند که لیندل در خواندن متن آن آگهی به اندازه کافی خوب و مسلط نیست. “بنابراین ما صبح روز بعد آگهی ما بدون متن از پیش تمرین شده به صورت زنده پخش شد.
درآمد 300 میلیون دلاری با 1500 نفر پرسنل
وی می گوید: این ایده موفق بود و تا پایان سال، شرکت تبلیغاتی ما از پنج کارمند به 500 نفر رسید. این شرکت اکنون نزدیک به 1500 کارمند دارد. در شش سال گذشته، لیندل تخمین می زند که 100 میلیون دلار برای تبلیغات هزینه کرده است. او 30 میلیون بالش فروخته است و درآمدش از حدود 100000 دلار در سال به نزدیک به 300 میلیون دلار رسیده است.
این روزها او خط تولید MyPillow را گسترش داده است و محصولات این شرکت شامل تخت، ملحفه و تخت حیوانات خانگی می شود. لیندل بیش از هر چیز امیدوار است که داستانش افراد دیگری را که با اعتیاد دست و پنجه نرم میکنند متقاعد کند که اوضاع میتواند بهتر شود.
او می گوید: اکنون به گذشته نگاه میکنم و میگویم: «تنها راهی که توانستیم این کار را انجام دهیم، کمک الهی بود».
انتهای مطلب
مطالب پربازدید را بخوانید: