انتقامجویی آتشین همسر یک معتاد سابق با کمک ماست‌فروش مست!

یک معتاد که اعتیاد خود را ترک کرده‌ بهتر است مراقب رفتار خود با همسرش باشد چرا که ممکن است بخاطر خشونت با همسر، ناگهان خود را در میان شعله‌های آتش ببیند!

به گزارش ترک باما، زندگی اغلب معتادان بعد از ترک اعتیاد رو به آرامش و تفاهم می‌رود اما هستند معتادانی که تا مدتها بعد از ترک اعتیاد هم با تنش و درگیری و طلاق عاطفی در زندگی زناشویی خود دست به گریبانند. در چنین مواردی خشونت و درگیری فیزیکی بدترین انتخاب ممکن است چرا که درگیری و کتک زدن همسر ، شراره‌های نفرت و کینه‌ را در دل او ایجاد می‌کند که اگر زبانه بکشد همه چیز را به خاکستر تبدیل می‌کند.

این اتفاقی است که برای یک زوج جوان که شوهر معتاد بوده و اعتیاد خود را ترک کرده، افتاده است. سایت رکنا در شرح این حادثه نوشته است؛ هیچ کس را یارای نزدیک شدن به شعله های سوزان نبود. دلهره عجیبی در محل به راه افتاد. تلفن 125 آتش نشانی مشغول شد. هر کس با دیدن این اوضاع وحشتناک، گوشی تلفن را برمی داشت و خواب آلود با امدادگران آتش نشانی تماس می‌گرفت.

عمدی بودن آتش سوزی کشف شد

وقتی زبانه های آتش فروکش کرد و دود سفید از اتاق‌ها برخاست، تازه مشخص شد که این آتش سوزی یک حادثه اتفاقی نبوده است. هیچ کس درون خانه حضور نداشت و همین موضوع عملیات امدادگران را با مشکل مواجه کرده بود. در عین حال آتش نشانان در همان مراحل اولیه اطفای آتش زمانی که به کانون آتش سوزی رسیدند، آثار عجیبی از این حادثه وحشتناک را دیدند که ماجرا را پیچیده تر کرد.

نقش ماست فروش 28 ساله در ماجرا چه بود؟

با صدور دستوری ویژه از سوی سرگرد جعفر عامری (رئیس کلانتری سپاد) گروهی از افسران دایره اطلاعات بررسی های غیرمحسوس را با کسب مجوزهای قضایی شروع کردند که در نهایت پای دو مرد جوان در این آتش سوزی عمدی به میان آمد چرا که بازبینی دقیق دوربین های مدار بسته نشان می داد، در آن ساعت بامداد (حدود 5:30) دو جوان با در دست داشتن بطری حاوی بنزین وارد کوچه شدند. آنها شیشه منزل مسکونی را شکستند و بدین ترتیب خانه را به آتش کشیدند.

مدتی بعد این دو جوان که سجاد و سعید نام دارند با رصدهای اطلاعاتی نیروهای کلانتری سپاد در چنگ قانون گرفتار شدند اما سجاد متهم 28 ساله این حادثه که به شغل ماست فروشی اشتغال داشت در بازجویی ها مدعی شد متهم 25 ساله پرونده را که از مجرمان سابقه دار است با توصیه زن جوانی به نام «ف-ج» اجیر کرده تا منزل را به آتش بکشند.

زن جوان در اعترافات خود چه گفت؟

در پی اعترافات دو متهم مذکور، بی درنگ نیروهای عملیاتی با نظارت مستقیم رئیس کلانتری سپاد، به سراغ «ف» رفتند و این زن جوان را نیز با دستور قضایی بازداشت کردند. آن چه می خوانید نتیجه این گفت و گوی ویژه با زنی است که برای انتقام جویی وحشتناک، آدم اجیر کرد.

* چند سال داری؟ 31 سال

* با همسرت چگونه آشنا شدی؟ شوهرم فامیل دور پدری ام است که در یکی از شهرهای مرزی خراسان رضوی سکونت دارند.

* چرا به مشهد مهاجرت کردید؟ چون همسرم بیکار بود و برای یافتن شغل به مشهد آمدیم که این جا با خودرو مسافرکشی می کرد.

* ارتباط با همسرت چگونه بود؟ همسرم معتاد به مواد مخدر بود و بعد ترک کرد. بعد از ازدواج متوجه شدم مشکل اعصاب دارد و باید قرص مصرف کند تا آرامش بگیرد. برای همین همیشه عصبی بود و پرخاشگری می کرد و کم پیش می آمد  که با من با آرامش رفتار کند. به همین دلیل رابطه عاطفی ما بسیار ضعیف بود و این باعث جدایی من از او شد تا جایی که در واقع کم کم طلاق عاطفی بین ما به وجود آمد.

* خودت کار می کنی؟ بله. دوره کارآموزی آرایشگری را گذراندم و به طور مستقل برای خودم سالن آرایشگری راه اندازی کردم.

* از چه زمان با آن پسر (سجاد) آشنا شدی؟ مدت دو سال بود که با سجاد آشنا شده بودم. او در محله ما ماست فروشی داشت و از من کوچک تر بود اما احساسات و عواطفم را به خوبی درک می کرد.

سیلی محکمی که با آتش جواب داده شد!

* خصومت با برادر شوهرت درباره چه بود؟ برادر شوهرم از شوهرم کوچک تر است و من با همسر او ارتباط خوبی داشتم و با یکدیگر دوست بودیم ولی در زمان شیوع کرونا من بیمار شدم وبه خاطر این که حالم خوب نبود به خانه پدری ام رفتم. همسرم چون تنها بود او هم به خانه برادرش رفت که آن ها با نارضایتی از این که ناقل کرونا نباشد

بهانه جویی می کردند تا این که برادر شوهرم با من تماس گرفت و مدعی شد که همسرت بیمار است و به خانه برگرد! من نیز با همان حالم به مشهد آمدم ولی زمانی که متوجه شدم آن ها دروغ می گویند به پدرشوهرم گلایه کردم. به همین دلیل پدر شوهر و مادر شوهرم به مشهد آمدند تا مشکل ما را حل کنند…

معتاد سابق بجای حمایت از همسر او را کتک زد

آن روز خانه برادر شوهرم ناهار دعوت بودیم و شوهرم سر کار بود. بحث و جدل بین ما بالا گرفت. من ناراحت شدم که در همین هنگام برادر شوهرم بلند شد و سیلی محکمی به صورتم زد. اشک ریزان با شوهرم تماس گرفتم و ماجرا را بازگو کردم. وقتی آن جا رسید و حرف دیگران را شنید به جای این که از من حمایت کند مرا زیر مشت و لگد گرفت و به شدت کتک زد. او گفت تو به پدر و مادرم بی احترامی کرده ای و…

از آن زمان برادر شوهرم اجازه نداد که پدر و مادرشوهرم با من ارتباط داشته باشند و من خیلی از این موضوع ناراحت شدم چون بدون هیچ دلیلی مرا مقصر دانستند… برای همین کینه او را به دل گرفتم و می خواستم او را اذیت کنم…

20 میلیون دستمزد برای آتش زدن هست و نیست برادرشوهر!

* چه شد که تصمیم به آتش زدن منزل گرفتی؟ وقتی ناراحت بودم با «سجاد» صحبت کردم که می خواهم برادر شوهرم را اذیت کنم. پیشنهاد دادم که در نبود برادر شوهرم به خانه آن ها دستبرد بزند یا این که منزل را به آتش بکشد…

* افرادی را که متهم پرونده هستند، می شناختی؟ خیر. من می دانستم که سجاد دوستانی دارد که اراذل و اوباش هستند. قرار شد سجاد از آن ها قیمت کارشان را بپرسد که یک روز سجاد زنگ زد و گفت 20 میلیون می گیرند که خانه را آتش بزنند…

* 20 میلیون پول دادی؟ بله. 10 میلیون وام خانگی داشتم که در قرعه کشی گرفته بودم و بقیه را قبل از عید از درآمد آرایشگری به حساب شان ریختم.

ماست فروش و همدستش مست بودند و دوربین ها را ندیدند!

* روز آتش سوزی شما کجا بودید؟ در ایام عید نوروز بود. من و خانواده ام و برادر شوهر و خانواده به شهرستان محل سکونت پدر شوهرم رفته بودیم. از آن جا من به سجاد زنگ زدم و گفتم که الان فرصت خوبی است.

فقط قصد داشتم وسایل منزل بسوزد و هیچ اتفاق دیگری نیفتد. تا این که ساعت حدود 5:40 صبح با گوشی برادر شوهرم تماس گرفتند که خانه آتش گرفته است و بلافاصله به مشهد آمدند.

البته قبل از آن سجاد به من پیام داد که کار را انجام داده ایم و از آن ها پرسیدم دوربینی چیزی نبود؟ گفت نه. در حالی که سجاد و همدست او به خاطر مصرف مشروبات الکلی حال طبیعی نداشتند و دوربین ها را ندیده بودند!

مطالب پربازدید را بخوانید:

انتهای مطلب

دیدگاه ها

علی

مُرد کسی یا نه؟؟؟

ناشناس

ماست حرمت داره

اکبر

سلام خداروشکر حاجی هنوز ازدواج نکرده وگرنه 100درصد یه داستانی درست میشد

ناشناس

بازم خوبه آتش کینه وانتقام جویی این زن فقط به خانه واثاث منزل زده وبه ذهنش خطور نکرده به کسی آسیب جسمی برسونه😬

م.ن

داستان یکم گُنگ بود . آخر کی چی شد؟

علی

انشالله از این خبرهای تلخ نشنویم

پرستو

خانم ف یک احمق و مریضه! که با این حماقتش کلی دردسر برای کلی ادم درست کرده. اگر طلاق عاطفی گرفتی طلاق رسمی هم بگیر که نه خودت زجر بکشی نه دیگرانو زجر بدی

ف

یعنی تو مغز این زنه به جای مخ پهنه که 20 تومن داده که خونه طرف رو آتیش بزنه که چی آخه احمق

مینا

یعنی اینقدر عقل نداشته میره با ماست فروش محل رل میزنه حداقل دو دو تا چهار تا کنه ببینه طرف چقدر عرضه داره

شادی

خب اینکه اینقدر درآمدش خوب بوده چرا طلاق نمیگرفته بره بعضیارو اصلا نمیتونم درک کنم هرکاری هم بکنم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *