ترک اعتیاد سالمندان و ماجرای داروخانه سیار پدر! داستان واقعی-قسمت 5

ترک اعتیاد سالمندان سختی‌های خاص خود را دارد و یکی از مهم‌ترین چالش‌های من در هفته اول سم زدایی پدر 68 ساله‌ام جدا کردن او از مواد مصرفی‌اش بود.

در چهار قسمت قبلی تعریف کردم که چطور پدرم در سن نزدیک به 70 سالگی تصمیم به ترک اعتیاد گرفت. در این قسمت می خواهم اولین مشکلم را در هفته اول سم زدایی پدرم، روایت کنم.

قسمت های قبلی این داستان را بخوانید:

ابتدا باید بگویم که من مسئولیت کمک به پدرم را به عهده گرفتم اما تخصصی درباره ترک اعتیاد سالمندان نداشتم. بی‌تجربه‌گی باعث شد روزهای سختی را در هفته اول سم زدایی پدرم سپری کنم.

ما دو نفر روانه خانه روستایی خود در یک منطقه نسبتا دور افتاده مرکز ایران شدیم. تصور من این بود که آنجا بتوانم راحت‌تر او را کنترل کنم.یکی از سختی‌های ترک اعتیاد سالمندان به صورت پلکانی، جداسازی آنها از مواد و تحت کنترل درآوردن مصرفشان است. من این مشکل را با پدرم داشتم.

ترک اعتیاد سالمندان

ترک اعتیاد سالمندان و عدم همکاری آنها با درمان‌گر

اولین کاری که من باید انجام می‌دادم این بود که مواد مخدر را از دسترس پدرم دور کنم. ترک شیره یا همان گرفتن کنترل مواد مخدر از پدر کار ساده‌ای به نظر می‌رسید. اگر کار طبق نقشه پیش می‌رفت پدرم باید موادش را به من می‌داد تا مصرفش را به‌صورت پلکانی کاهش دهم.

برای مشاوره رایگان درباره ترک اعتیاد افراد سالمند

با شماره 09194085047 تماس بگیرید

ترک اعتیاد سالمندان برای افراد بی تجربه‌ای مثل من شبیه ترک اعتیاد جوانان به نظر می‌رسد. تفاوت  اصلی سم زدایی سالمندان  این است که وقتی با شما همکاری نمی‌کنند نمی‌توانید خیلی سخت بگیرید! این مشکل زمانی حاد می‌شود که فرد سالمندی که می‌خواهد اعتیادش را ترک کند، پدر شما باشد. اولین سرپیچی پدرم از همکاری با من در تحویل موادش رخ داد.

عملیات تحویل شیره تریاک به من با حرکات اسلوموشن!

وقتی به خانه روستایی رسیدیم در اولین فرصت از پدرم خواستم موادش را تحویل من بدهد. قبلا گفتم که پدرم به شیره تریاک اعتیاد داشت. او چند کیف دستی با خود آورده بود و شروع کرد به زیر و رو کردن این کیف دستی‌ها. این کار را خیلی آرام و با کُندی انجام می داد. واضح بود هیچ تمایلی ندارد کنترل مهم‌ترین چیز زندگی‌اش را به من بدهد.

به افرادی که می خواهند پدر یا سایر بستگان معتاد خود را ترک بدهند توصیه می کنم خیلی صبور باشند. چرا که ترک اعتیاد سالمندان بدون صبر ایوب غیرممکن است!

من مجبور شدم چند بار از پدرم بخواهم و تکرار کنم موادش را تحویلم بدهد. هر بار او خیلی منطقی و تسلیم‌وار می گفت: باشه، ولی خبری از تحویل شیره‌های عزیزش به من نبود!

پدرم زیر نگاه سنگین من کیف‌هایش را به دقت و به صورت اسلوموشن زیر و رو می‌کرد! او را زیرنظر داشتم و می‌دیدم که سر جیب کت و شلوار و پیراهن‌ها و شلوارهایش می‌رود و آنها را جستجو می‌کند. حوصله‌ام از حرکات کُند پدر و این همه تعللی که به خرج می‌داد حسابی سر رفته بود. حس کردم پدرم منتظر لحظه‌ای غفلت از طرف من است تا بخشی از موادش را پیش خودش نگه دارد!

من در سکوت صبر کردم و پدرم بالاخره بسته‌ای حاوی حدود 15 گرم شیره تریاک به من داد. تصور می‌کنم اولین بار بود که در زندگی‌اش چیزی که در حکم شیشه عمرش بود را به دست کسی می‌داد!

مطالب مهم و پربازدید درباره ترک اعتیاد را بخوانید:

داروخانه سیّار پدرم بعد از 30 سال تعطیل شد!

علاوه بر آن بسته شیره تریاک که در یک نایلون ضخیم پیچیده شده بود، مقدار زیادی قرص معده، قرص تنظیم فشار خون، قرص سرماخوردگی، قرص مُسکن، قرص خواب و شربت سرفه هم در بند و بساط پدرم بود که همه را از او گرفتم.

ترک اعتیاد سالمندان در واقع ترک داروهای فراوانی که آنها سرخود مصرف می کنند هم هست! من از 30 سال قبل تا آن روز تماشاچی قرص و داروهایی بودم که پدرم سرخود آنها را مصرف می‌کرد. او از دوره جوانی مشکل گوارشی داشت که به نظر می‌رسید خوردن شیره تریاک آن را حادتر کرده باشد. پدرم هفته‌ای یکی دو بار هم از سرماخوردگی شکایت می‌کرد و خوردن قرص‌های سرماخوردگی برایش مثل خوردن نقل و نبات بود!

قرص‌های تنظیم فشار خون و قرص خواب و شربت سرفه هم اخیرا به داروخانه سیار پدر اضافه شده بود! این داروخانه بالاخره بعد از حدود 30 سال کار بی وقفه با حکم من تعطیل شد!

این داستان ادامه دارد …

انتهای مطلب

دیدگاه ها

سارا

یعنی میشه بابای منم ترک کنه

مجید

غالب جامعه فکر میکنند که سالمندان بخاطر دردهای شایع بدنی بخاطر پیری مجاز به مصرف مخدرهای سنتی هستند حال آنکه همین باور اشتباه موجب کاهش توان جسمی و آسیب های مختلف به آنان می شود. تسکین موقتی حاصله از مخدر آنان را به اعتیاد دائمی و ویرانگر سوق می دهد.

نسرین

واقعا صبر و تحمل شما تحسین برانگیزه.
الان افراد مسنی که تریاک یا شیره مصرف میکردن به شیشه و ..‌‌ رو اوردن . ترک دادن این افراد فکر میکنم خیلی سخت تر باشه

مهسا

آفرین به این پسر که تونست پدرش رو به سمت ترک اعتیاد ببره و آفرین به این پدر که تو این سن قبول کرده ترک کنه.. داستان تلخ و خوبی بود

محمد

پدرتون غیر از اعتیاد روزی چند تا سیگار می کشید؟ چون یکی از آشناهای ما میگه من عاشق سیگارم بخاطر این که سیگار بهم حال بده مواد مصرف می کنم اگه بتونم سیگارو ترک کنم مواد ترک کردن برام راحته

ناشناس

چه جراتی
تجربه ای نداشتن و با آزمون و خطا پیش رفتن…
امیدوارم این تجربه خوب رو در اختیار بقیه قرار بدن و باقی افراد هم ازش استفاده کنن

علیزاده

تو سن ۶۸ سالگی؟
عالیه

ناشناس

وای پسرها باید برای باباها بخونن

تاران

توصیفات داستان خیلی خوب هستند. دقیقا مثل آن چیزی هست که اتفاق میفته. آرزوی سلامتی برای پدرشان دارم.

سها

خیلی جالبه تجربه ای که داشتید. دوست دارم زودتر بقیه داستان رو هم بذارید

ساناز

چقدر دردناک و در عین حال تاثیر گذار

الهام

آفرین بر شما

امیر

سلام درسته شما این حکایت پدرتونو خیلی بامزه برای ما دارید نقل می کنید ولی من با معتاد سن و سال دار سرو کله زدم میدونم چقدرررر سخته خداروشکر ترک کرده بالاخره

مجید

یعنی واقعا تو خونه ترک کرد!!! حالش بد نشد؟ اگر میشه مام بابمونو تو خونه ترک بدیم حاضریم ببندیمش به تخت فقط ترک کنه

مریم

میشه زودتر بگید بالاخره چی شد آخرش عموی منم معتاد سن و ساال داره ببینیم شما چیکار کردیم مام براش انجام بدیم دلم براش میسوزه واقعا

سارا

جای تبریک داره واقعا
مطمئنا این موفقیت و پیروزی برای خود شما بسیار لذت بخشه

لیلی

آفرین به صبر و تحملتون

جواد

با سلام
واقعا باید دست مریزاد گفت به این پدر و پسر.
انگار که قسمت اول یک سریال جذاب و اجتماعی را تماشا کردم.
قدرت نویسنده در روایت داستان (واقعیت) قابل تحسین است.
🙏🙏🙏❤❤❤

مریم

من هرروز میام چک میکنم که ادامه داستان سم زدایی پدر شمارو بخونم! با اینکه این داستان جدی و تلخی هست اما واقعا بامزه هم هست. میگن آدما وقتی پیر میشن مثل بچه ها میشن واقعا درسته که اینجا ویژگی لوس و ننر بودن افراد مسن رو هم باید اضافه کرد. خسته نباشید

رضا

سلام و خسته نباشید
باید به همت و تلاشی که انجام دادی مثل یک گنج نگاه کرد که با زحمت فراوان بدست اوردی
و از این تجربه میشه در راه نجات جامعه بهره گرفت
واقعا خسته نباشی و مرحبا به این همه صبر و تلاش به امید موفقیت بیشتر

اکبر

دیگه سن که می‌ره بالا بهانه گیر میشن مخصوصا که مصرف کننده هم باشن

اکبر

این حاجی ما هم همینطوره همش ایراد میگیره دنبال سه چیزی میگرده

سارا

خدا به همه معتادای سن و سال بالا کمک کنه ترک کنن. خیلی سخته کسی تو سن بالا محتاج مواد باشه

شقایق

ممنون که تجربه تونو درباره ترک اعتیاد یک فرد سالمند منتشر کردید. این تجربه به درد خیلیا می خوره

ناشناس

واقعا سخته ولي لذت پاك شدنشون همه سختيها رو جبران ميكنه

اکبری

به امید بهبودی

سمانه

آقا ببخشید باباتون الان ترک کرده یعنی ؟ چند وقته ؟ من تا حالا نشنیدم کسی تو سن بالا اصلا به فکر ترک بی افته دایی مادرم ددکتر گفته بود سیگار و مواد بکشی میمیری اصلا نگفت با کی هست. اینقدر زد تا مرد . واقعا من نمیدونم داستانتون واقعیه یا نه زودتر قسمت آخرو بذارید بگین چکار کردید و کجا بردیشون برای ترک

رعنا

برای کسایی که اعتیاد به قرص دارن خیلی سخته بذارنش کنار واقعا همت کرده

آرشام

راستش مراقبت کردن از پدر یا مادری که ازش رنجش داری خیلی سخته چون دچار دوگانگی خیلی شدیدی میشی
من بی هیچ عشقی از روی دلسوزی اینکارو میکردم و شاید کسی باورش نشه وقتی داشت سم زدایی میشد دلم میخواست دیگه برنگرده خونه
اینو هیچوقت هیچ جا به کسی نگفتم ولی حسم این بود نبودش بهتر از بودنش باشه

ناشناس

منو خانواده ام حدودا 45 روزه که فهمیدیم بابامون قرص استفاده میکنه و البته اینم زمانی فهمیدیم که قلبش مشکل پیدا کرد بردیمش بیمارستان دکتر گفت باید جراحی کنه
اونجا تازه بهمون گفت من قرص میخورم برین قرصامو بیارین ما هنوز تو شوکیم هممون
تو این چند سال می دیدیم میلیون میلیون میگیره از ما پولارو در عرض چند ماه سوخت میکنه فکر میکردیم زنی چیزی پنهون از ما داره ولی الان میبینم بدتر از زن و بچه سرمون اومده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *