ترک متادون ؛ در 48 ساعت اول قطع مصرف چه اتفاقاتی می‌افتد؟

من حدود 2 سال قرص‌های متادون می‌خوردم و وقتی تصمیم به ترک متادون گرفتم به شدت نگران خماری بودم. باید اعتراف کنم ترس از خماری تمام وجودم را پر کرده بود.

این یک روایت واقعی است. ماجرای ترک متادون من شاید برای معتادانی که متادون مصرف می‌کنند و تصمیم به ترک آن دارند، مفید باشد. من یک مرد 33 ساله هستم که 5 سال به تریاک و شیره تریاک معتاد بودم. ضمنا یک سیگاری قهار بودم و روزی 2 پاکت سیگار می‌کشیدم.

عاقبت روزی رسید که عوارض قلبی و ریوی مصرف تریاک و شیره و سیگار کارم را به بیمارستان کشاند. وقتی چاره‌ای برایم نماند و مجبور شدم فکری برای اعتیادم بکنم سراغ متادون رفتم. متادون از نظر من یک قرص پرفایده و بی خطر بود.

اصلا تصور نمی‌کردم قرص‌های فسقلی متادون روزگارم را سیاه کند و روزی مجبور شوم اقدام به ترک متادون کنم.

از جایگزینی متادون تا ترک متادون

در ابتدا متادون برای من مثل یک راه حل معجزه‌آسا بود. من قرص‌های 5 میلی‌گرمی متادون را جایگزین تریاک و شیره کردم و سیگار را هم ترک کردم. جایگزینی متادون به جای تریاک و شیره تا مدتی جواب داد اما به تدریج اوضاع بد و بدتر شد.

من متوجه نبودم اعتیاد یک بیماری پیشرونده است و نمی‌توان مقدار مصرف را ثابت نگه داشت. به این ترتیب من که روزهای اول 2 قرص 5 میلی گرمی متادون برای 24 ساعتم کافی بود در عرض کمتر از 3 ماه تعداد قرص‌ها را دو برابر کردم.

این پایان کار نبود و وقتی حدود یکسال بعد به خودم آمدم دیدم در 24 ساعت 6 قرص 5 میلی گرمی متادون می خورم. مصرف این تعداد قرص باعث می شد دائم چرت بزنم و توانایی کار کردن را از دست بدهم. مصرف قرص های متادون و ترک سیگار مرا بی تحرک و چاق کرد. هر روز ناتوان‌تر و عصبی‌تر می‌شدم. اینجا بود که به فکر ترک متادون افتادم.

روز اول

در 24 ساعت اول قطع مصرف متادون بر من چه گذشت؟

در ادامه اتفاقاتی را که در 48 ساعت اول ترک متادون برایم رقم خورد، خیلی مختصر و مفید شرح می‌دهم. این شرح حال شاید به درد معتادان دیگری که بخواهند متادون را ترک کنند، بخورد.

فقط این نکته را یادآور می‌شوم که وقتی قطع مصرف کردم در 24 ساعت 2 قرص 5 میلی‌گرمی مصرف می‌کردم. یعنی طی حدود 2 ماه مصرفم را از 30 میلی گرم رسانده بودم به 10 میلی گرم.

6 ساعت بعد از قطع مصرف:

من هر روز ساعت حدود 7 صبح یک قرص 5 میلی‌گرمی متادون می‌خوردم . عصر هم ساعت 7 دوباره یک قرص دیگر می‌خوردم. وقتی روز اول ترک متادون ساعت 7 صبح قرص نخوردم تا 6 ساعت بعد چندان حس خماری نداشتم.

یک ساعت اول – از 7 تا 8 صبح – کمی بی قرار بودم و دلم بهانه قرص را می‌گرفت. اما این بی‌قراری گذرا بود و تا 6 ساعت بعد یعنی تا ساعت 1 بعد از ظهر حالم مثل همیشه بود. البته حال خوبی نبود ولی آزاردهنده هم نبود. هیچ اشتهایی به صبحانه نداشتم و فقط یک بیسکویت و یک فنجان چای خوردم.

8 ساعت بعد از قطع مصرف:

ساعت 1 بعد از ظهر و در حالی که 8 ساعت از قطع مصرفم می گذست با بی‌اشتهایی ناهار خوردم. خیلی کم غذا خوردم. بلافاصله بعد از غذا خوردن بدحال شدم و پا درد و سر درد و بدن درد شروع شد. این شروع خماری بود و حدود 1 ساعت اذیت شدم اما بعد قابل تحمل‌تر شد.

12 ساعت بعد از ترک متادون :

با گذشت 12 ساعت از قطع مصرف، پا درد یعنی درد ساق و مچ پا ادامه پیدا کرد. سردرد بدون آن که قرص مسکنی مصرف کنم خوب شد.

البته سرم سنگین بود. پا درد گاهی شدیدتر می‌شد. ناخودآگاه پایم را ماساژ می‌دادم. واقعیت این است که پا درد به شکلی نبود که نتوانم تحمل کنم. مشکل اصلی تنش های  اعصاب من بود که کم و بیش شروع شده بود و مرا عصبی و بی قرار می کرد.

16 ساعت بعد از قطع مصرف:

وضعیتم تغییر خاصی نکرد و همچنان پا درد و سردرد داشتم. البته بی‌حالی و کلافگی هم به عوارض خماریم اضافه شده بود. سعی کردم بخوابم ولی فقط 1 ساعت خوابم برد.

ترس از این که چطور این شب را به صبح خواهم رساند اذیتم کرد.

24 ساعت بعد از ترک متادون :

ساعت 7 صبح بعد از گذر 24 ساعت از قطع مصرف متادون احساسم، احساس بی‌حالی و بی‌قراری بود. باید اعتراف کنم خیلی وسوسه داشتم که قرص متادون بخورم اما به این وسوسه عمل نکردم.

بدن درد و به خصوص پا درد هم به شکل آزاردهنده‌ای ادامه داشت. شب بدی را گذراندم و شاید در مجموع 1 ساعت خوابیدم، آن هم خواب آشفته.

باید بگویم با گذشت 24 ساعت از ترک متادون ترسم از خماری کمتر شد و فهمیدم می‌توانم خماری را تحمل کنم. ضمنا متوجه شدم درد و حال بدی  و خصوصا بی تابی و تنش های عصبی که باید تحمل کنم از آنچه فکر می کردم بیشتر است.

ترک متادون

روز دوم:

30 ساعت بعد از قطع مصرف:

از 7 صبح تا 1 بعد از ظهر روز دوم ترک متادون بی حالی چنان در من شدت گرفت که اصلا حال نداشتم از جا بلند شوم. توان ایستادن روی پاهای خودم را هم نداشتم.

هم بدن درد داشتم و هم  بی‌اشتها و بدخلق بودم و گاهی به زمین و زمان فحش می‌دادم. از صبح تا ظهر یک کلوچه و یک لیوان نسکافه خوردم. همین غذای اندک هم به من نساخت و دلپیچه گرفتم.

ساعت حدود 12 ظهر کمی غذا خوردم و بعد از غذا حالم به شدت بد شد. به این معنی که حالت تهوع و بی‌قراری به من دست داد.

36 ساعت بعد از قطع مصرف:

از ساعت 1 بعد از ظهر تا 7 بعد از ظهر روز دوم 4 موج خماری را رد کردم. در هر موجی که رد می کردم بین 10 تا 15 دقیقه با کلافگی شدید و بی حالی و سرد وگرم شدن بدن و عطسه دست به گریبان بودم. بدن درد هم اذیتم می کرد. اما بعد از عبور هر موج خماری، چند دقیقه حالم نسبتا خوب می‌شد. دیگر کاملا مطمئن بودم که توان تحمل این خماری‌ها را دارم.

40 ساعت بعد از قطع مصرف:

از ساعت 7 بعد از ظهر تا 11 شب روز دوم ترک متادون حالم نسبت به طول روز بهتر بود. بدن درد و سردرد و منگی را داشتم ولی شدتش کمتر شده بود. منگ و بیحال بودم. از شدت بی حالی صدایم می لرزید. حس می کردم خیلی بدبختم و دوست داشتم گریه کنم.

48 ساعت بعد از ترک متادون :

یک شب سخت دیگر را پشت سر گذاشتم. خیلی وسوسه داشتم قرص متادون بخورم و از این حال بی قراری و بدن درد خارج شوم. بدن دردم به شدتی نبود که تحمل ناپذیر باشد. بیشتر بی قراری و بی خوابی اذیتم کرد. هم قرص خواب داشتم و هم قرص‌های مُسکّن که بدن دردم را کاهش دهد ولی هیچ قرصی نخوردم.

من می‌خواستم همه دردها و مشکلات خماری را حس کنم. عهد کرده بودم تا جایی که کارد به استخوانم نرسیده ، خماری را بدون هیچ قرص و دارویی تحمل کنم و باید بگویم طی این 48 ساعت کارد به استخوانم نرسید.

این تجربه من از دو روز اول ترک متادون و به عبارت دقیق‌تر سم زدایی متادون بود. شاید در فرصتی دیگر، تجربه روزهای بعد از این دو روز را هم نوشتم.

نکته‌ای که باید حتما بگویم این که من خماری متادون را دست کم گرفته بودم.  ولی با این که شدت خماری غافلگیرم کرد ، حال بدی ها و دردها و بی خوابی ها و … به حدی نبود که تحمل آن خارج از توانم باشد.

من موفق شدم از شر این قرص‌های لعنتی خلاص شوم و مطمئنم اگر هر معتاد دیگری هم واقعا بخواهد متادون را ترک کند، با وجود همه سختی هایی که این کار دارد، موفق خواهد شد.

مطالب مهم و سودمند درباره بهبودی از اعتیاد را بخوانید:

انتهای مطلب

دیدگاه ها

غلامرضا

سلام من شنیدم یه سری داروی گیاهی برای ترک متادون هست که خیلی تاثیر داره درسته یا شایعه‌اس ؟

ترک باما

با سلام و احترام
بعضی داروهای گیاهی در کاهش عوارض سم زدایی متادون موثر هستند. در مقاله های دیگری به این داروهای گیاهی خواهیم پرداخت.

ناشناس

خیلی برام جالب هستش من قبل از این جایی نخونده بودم به این خوبی قدم به قدم حال واحساس بعد از قطع مصرف رو روایت کرده باشن آفرین خسته نباشید
خدا قوت

سعید

مرسی خیلی مطلب خوبی بود من تا حد زیادی ترسم از ترک متادون ریخت یه برنامه برای ترک متادون هم میذارید

علی

سلام من یه مدته با آموزشاتون دارم پیش میرم روز هشتم ترک متادون هستم خدا خیرتون بده راستش اون قسمتی که درباره تجربیات یه نفر نوشته بودید رو عینا دیدم انگار یه همدرد کنارم بود راهتون سبز

بهرام

متادون خیلی مواد نامردیه. ترکش ساده نیست. این موادو جایگزین هیچ موادی نکنید

ترک باما

سپاس از شما
مطالب دیگری هم با مضمون تجربیات زنده معتادان در دوران سم زدایی در سایت ترک باما منتشر می شود که مطالعه این مطالب می‌تواند برای معتادانی که دوران سم زدایی را می گذرانند و یا تصمیم به ترک اعتیاد به متادون و سایر مواد مخدر گرفته‌اند و دوران سم زدایی را پیش رو دارند، مفید باشد.

جواد

یکماهه متادون رو قطع کردم ولی پا درد دارم چکار کنم از این درد پا خلاص بشم

سارا

ما یک همکاری داریم که از من خواستگاری کرد. ولی من متوجه شدم روزی چند بار یک شیشه شربت رو مخفیانه از کیفش میاره بیرون و ازش می خوره. بهش جواب منفی دادم. البته خودش فکر می کنه کسی نمی فهمه ولی همه می دونن. چون سرپرست قسمتی که ما کار می کنیم هست کسی به روش نمیاره. یکی دیگه از همکارامون گفت اون شربتی که سرپرست ما می خوره شربت متادونه. وقتی شربت رو می خوره انقدر حرف می زنه و سیگار می کشه که همه رو دیوونه می کنه. می خوام به رئیس شرکت بگم این معتادو اخراج کنه.

Samane

خوندن این روایت خیلی برام جذاب بود. پدر من 6 ساله که متادونو جایگزین تریاک کرده. خیلی تنها و منزوی شده . وضعیتش بهتر از قبل به نظر می رسه ولی خودش راض نیست و میگه باید متادونو ترک کنم. اما می ترسه ترک کنه بمیره یا سکته مغزی کنه. این روایت را براش می خونم که ترسش کمتر بشه و انگیزه بگیره

اکبر

اعتیاد جرم نیست بیماری است چرا اخراج بشه بنده خدا
مطالب عالی هستن بسیار مفید

مسعود

من متادونو ترک کردم. قبلشم شیره و هرویین ترک کردم. متادون سخت تر از اونا نبود. کلا خماری فقط بی خوابی و عصبی شدنش اذیت میکنه. وگرنه درد رو معتادا تحمل میکنن

ناشناس

درود بر انسان‌ها یی که به فکر هم نوع خود هستند

محسن

من چندین سال در یکی از مراکز تهیه و پخش داروهای مخدر کار کردم ، اکثر مواد مخدری که معتادین از راههای مختلف تهیه میکنن دارای ناخالصیه بسیار زیادیه و وقتی فکر ترک مواد مخدر و جایگزین کردن متادون و دیگر داروهای مخدر میاد وسط همه فکر میکنن که این داروها خیلی بهتره و میشه خیلی راحت استفاده کرد و هیچ مشکلی هم وجود نداره ،
در مرحله اول اصلا به خالص بودن مورفین و مخدری که در این داروها وجود داره فکرنمیکنن که چقدر این داروها میتونه اعتیادآور باشه و مشکلاتی زیادی که بعدش بوجود میاد …
از شما سپاسگذارم که در ارتقا سطح آگاهی مردم از بیماری اعتیاد در حال تلاش و فعالیت هستی

R

بسیار عالی

جلیل

۴۸ ساعت اول ترک متادون فقط ۲۴ ساعت دومش سخت میگذره. ۲۴ ساعت اولش اصلا سختی نداره و آدم گول می‌خوره و فکر می‌کنه خماری‌ش سبک و آسونه. ولی بعد از ۲۴ ساعت تازه دردا میزنه بیرون. درد و کلافگی و بیخوابی. ولی در کل چیزی نیست و میشه ترک کرد.
یه جای آروم باشی که ازت مراقبت بشه راحتتر میگذره.

داود

سلام خیلی مطالب عالی بیان شده
واین خیلی عالی هستش اینکه از کم کردن وقطع کردن به این خوبی حال واحساس یه نفر بیمار و این چالشیایی که روبرو میشه نصف ترس رو میریزه عالی بود

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *